تحلیل اثر بی‌تطابق شغلی و کمبود حمایت مدیران بر افزایش بدرفتاری با مراجعان در سازمان‌های دولتی

 

 


چکیده (Abstract):
بی‌تطابق شغلی (Job Misplacement) و کمبود حمایت مدیران (Lack of Managerial Support) از جمله عوامل مهمی هستند که می‌توانند منجر به نارضایتی شغلی (Job Dissatisfaction) و کاهش کیفیت خدمات عمومی (Public Service Quality) در سازمان‌های دولتی (Public Sector Organizations) شوند.

این پژوهش با هدف تحلیل اثرات این دو عامل بر رفتار کارکنان و به‌ویژه بدرفتاری با مراجعان (Misbehavior Toward Clients) انجام شده است.

یافته‌ها نشان می‌دهد که بی‌تطابق شغلی و نبود حمایت مدیریتی، علاوه بر کاهش انگیزه شغلی (Job Motivation)، باعث افزایش تنش میان کارکنان و ارباب‌رجوع و تضعیف سلامت روانی و جسمی کارمندان (Employee Mental and Physical Health) می‌شود. مقاله حاضر بر اساس مرور منابع معتبر (APA References)  و راهکارهای کاربردی برای بهبود مدیریت منابع انسانی (Human Resource Management) ارائه می‌دهد.

کلمات کلیدی (Keywords): بی‌تطابق شغلی (Job Misplacement)، حمایت مدیران (Managerial Support)، بدرفتاری با مراجعان (Misbehavior Toward Clients)، سازمان‌های دولتی (Public Sector Organizations)، مدیریت منابع انسانی (Human Resource Management)، سلامت روان کارمندان (Employee Mental Health)


۱. مقدمه (Introduction):
در محیط‌های کاری سازمان‌های دولتی (Public Sector Organizations)، کیفیت برخورد با مراجعان (Client Interaction Quality) یکی از معیارهای کلیدی ارزیابی عملکرد محسوب می‌شود. بی‌تطابق شغلی (Job Misplacement) که به معنای گماشتن فرد در شغلی خلاف تخصص و مهارت‌های اوست، یکی از مشکلات ساختاری مهم است. این وضعیت، به‌ویژه زمانی که با کمبود حمایت مدیران (Lack of Managerial Support) همراه باشد، می‌تواند پیامدهای رفتاری و سازمانی مخربی به دنبال داشته باشد. 


۲. مبانی نظری و پیشینه پژوهش (Theoretical Foundation & Literature Review):
مطالعات متعددی نشان داده‌اند که بی‌تطابق شغلی (Job Misplacement) با کاهش بهره‌وری سازمانی (Organizational Productivity) و افزایش فرسودگی شغلی (Job Burnout) مرتبط است (Bakker & Demerouti, 2017). همچنین، کمبود حمایت مدیران (Managerial Support Deficiency) به طور مستقیم بر انگیزش شغلی (Job Motivation) و رضایت کارکنان (Job Satisfaction) تاثیر می‌گذارد (Eisenberger et al., 2002). در بافت اجتماعی ایران، ساختارهای اداری متمرکز و تصمیم‌گیری‌های غیرعادلانه، شرایط را برای بروز رفتارهای منفی نسبت به مراجعان (Negative Client Behavior) تشدید می‌کنند.


۳. مطالعه موردی: در سازمانهای دولتی

، بخش قابل توجهی از کارکنان در بخش‌هایی مشغول به کار هستند که با رشته تحصیلی (Academic Field) و مهارت‌های واقعی آنان هماهنگ نیست. این بی‌تطابق شغلی (Job Misplacement)، همراه با نبود حمایت و تصمیم‌گیری‌های عادلانه از سوی مدیریت (Fair Managerial Decisions)، منجر به بروز احساس بی‌ارزشی درونی (Inner Worthlessness) و بی‌انگیزگی شغلی می‌شود. نتایج بازخورد مراجعان نشان می‌دهد که این شرایط به طور مستقیم در افزایش بدرفتاری با ارباب‌رجوع (Misbehavior Toward Clients) نقش دارد.


۴. تأثیرات روانی، اجتماعی و سازمانی (Impacts):

  • سلامت روان (Mental Health): افزایش اضطراب، افسردگی و خشم در میان کارکنان.

  • سلامت جسمی (Physical Health): بروز علائم روان‌تنی مانند سردردهای مزمن و مشکلات گوارشی.

  • رفتار سازمانی (Organizational Behavior): کاهش همکاری میان همکاران، افزایش حسادت (Jealousy) و تنش‌های داخلی.

  • کیفیت خدمات (Service Quality): کاهش رضایت مراجعان و کاهش اعتماد عمومی.


۵. راهکارهای کاربردی (Practical Solutions):

  1. تناسب شغلی-تخصصی (Job-Skill Matching): ایجاد نظام ارزیابی مهارت پیش از انتصاب کارمندان.

  2. آموزش و توسعه (Training & Development): برگزاری دوره‌های مهارت ارتباط با مشتری (Customer Communication Skills).

  3. سیاست‌های حمایتی (Supportive Policies): ایجاد مکانیزم‌های بازخورد دوطرفه میان کارکنان و مدیران.

  4. ارتقاء عدالت سازمانی (Organizational Justice Promotion): شفاف‌سازی فرآیندهای تصمیم‌گیری مدیریتی.


 

 

 

۶. نتیجه‌گیری و پیشنهادات (Conclusion & Recommendations):
بی‌تطابق شغلی (Job Misplacement) و کمبود حمایت مدیران (Managerial Support Deficiency) نه تنها بر رضایت شغلی (Job Satisfaction) کارکنان تاثیر منفی می‌گذارند، بلکه به طور مستقیم بر رفتار آنان با مراجعان (Clients) اثر سوء دارند. برای ارتقاء کیفیت خدمات عمومی (Public Service Quality) و بهبود سلامت روان کارمندان (Employee Mental Health)، لازم است اصلاح در سیاست‌های منابع انسانی (Human Resource Policies) و آموزش‌های تخصصی به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد.


۷. منابع (References – APA Style):

  • Bakker, A. B., & Demerouti, E. (2017). Job demands–resources theory: Taking stock and looking forward. Journal of Occupational Health Psychology, 22(3), 273–285.

  • Eisenberger, R., Stinglhamber, F., Vandenberghe, C., Sucharski, I. L., & Rhoades, L. (2002). Perceived supervisor support: Contributions to perceived organizational support and employee retention. Journal of Applied Psychology, 87(3), 565–573.

  • Vigoda-Gadot, E. (2007). Citizens' perceptions of politics and ethics in public administration: A five-year national study of their relationship to satisfaction with services, trust in governance, and voice orientations. Journal of Public Administration Research and Theory, 17(2), 285–305.

۵
از ۵
۱ مشارکت کننده
سبد خرید