رابطه ساختمان سازی و شهرسازی جهت کنترل مغزها و انسانها

 

 

مقدمه:

شهرسازی و ساختمانسازی نه تنها بر ابعاد زیباییشناختی و کارکردی جامعه تاثیر میگذارند، بلکه نقش مهمی در روان و رفتار انسانها ایفا میکنند. طراحی فضاهای شهری میتواند ابزار قدرتمندی برای هدایت، کنترل یا حتی شکلدهی اندیشه و رفتار جمعیت باشد. این مقاله به بررسی چگونگی تاثیر ساختمانسازی و شهرسازی بر کنترل مغزها و انسانها میپردازد.

۱. تاثیر ساختار فیزیکی شهر بر ذهن و رفتار انسان

ساختار فیزیکی شهر، با تمام جزئیاتش، به طور مستقیم بر ذهن و رفتار ساکنانش تاثیر میگذارد. این تاثیرات میتوانند ظریف و ناخودآگاه باشند، اما در مجموع، تجربه زیستی افراد در شهر را شکل میدهند.

  •  

فضاهای باز یا بسته و تاثیر آن بر احساس آزادی یا محدودیت:

  • فضاهای باز: فضاهای باز مانند پارکها، میدانها، و فضاهای سبز شهری، احساس آزادی و رهایی را در افراد تقویت میکنند. این فضاها امکان تنفس و استراحت را فراهم میکنند و به افراد اجازه میدهند تا از دغدغههای روزمره فاصله بگیرند. وجود گیاهان، آب، و نور طبیعی در این فضاها، به کاهش استرس و افزایش احساس شادی و سرزندگی کمک میکند. احساس آزادی در فضاهای باز، به افزایش تعاملات اجتماعی و شکلگیری حس اجتماع کمک میکند.
  • فضاهای بسته: فضاهای بسته مانند ساختمانهای بلند، خیابانهای باریک، و تونلها، میتوانند احساس محدودیت و خفقان را در افراد ایجاد کنند. فقدان نور طبیعی و تهویه مناسب در این فضاها، میتواند به افزایش استرس و کاهش تمرکز منجر شود. فضاهای بسته، همچنین میتوانند حس انزوا و بیگانگی را در افراد تقویت کنند. تراکم بالای جمعیت در فضاهای بسته، به ویژه در ساعات اوج ترافیک، میتواند به افزایش پرخاشگری و بیحوصلگی منجر شود.
  •  

تأثیر مسیرها و معابر بر جریان حرکتی و رفتار اجتماعی:

  • مسیرهای مستقیم و پهن: مسیرهای مستقیم و پهن، جریان حرکتی افراد را تسهیل میکنند و به افزایش سرعت و کارایی رفت و آمد کمک میکنند. این مسیرها برای حمل و نقل عمومی، دوچرخهسواری، و پیادهروی مناسب هستند و به افراد امکان میدهند تا به راحتی به مقصد خود برسند. وجود پیادهروهای عریض و مناسب، با مبلمان شهری کافی و نورپردازی مناسب، به تشویق پیادهروی و تعاملات اجتماعی کمک میکند.
  • مسیرهای پیچیده و باریک: مسیرهای پیچیده و باریک، میتوانند حس کنجکاوی و ماجراجویی را در افراد برانگیزند. این مسیرها برای اکتشاف و کشف فضاهای جدید مناسب هستند و به افراد اجازه میدهند تا از فضاهای شهری به طور متفاوت لذت ببرند. مسیرهای باریک، همچنین میتوانند حس صمیمیت و نزدیکی را در افراد تقویت کنند، به ویژه اگر در محلههای مسکونی یا فضاهای تجاری کوچک قرار داشته باشند. با این حال، مسیرهای باریک و پیچیده، برای افراد با معلولیت یا سالمندان، میتواند دشوار و خطرناک باشد.
  • چگونگی طراحی تقاطعها و میدانها: طراحی تقاطعها و میدانها، نقش مهمی در جریان حرکتی و رفتار اجتماعی افراد دارد. تقاطعهای شلوغ و خطرناک، میتوانند به افزایش استرس و کاهش ایمنی منجر شوند. میدانهای بزرگ و بدون کاربرد، میتوانند حس بیهویتی و عدم تعلق را در افراد تقویت کنند. طراحی مناسب تقاطعها و میدانها، با توجه به نیازهای ساکنان و کاربران، میتواند به بهبود جریان حرکتی و افزایش تعاملات اجتماعی کمک کند. ایجاد فضاهای سبز، نیمکتها، و امکانات تفریحی در میدانها، میتواند آنها را به فضاهایی جذاب و پرطرفدار تبدیل کند.
  •  

استفاده از رنگ و نور در کنترل هیجانات و ارتقاء یا سرکوب افسردگی:

  • رنگ: رنگها تاثیر عمیقی بر هیجانات و خلق و خوی افراد دارند. رنگهای روشن و گرم مانند زرد و نارنجی، میتوانند احساس شادی و انرژی را در افراد تقویت کنند. رنگهای تیره و سرد مانند آبی و سبز، میتوانند احساس آرامش و صلح را در افراد ایجاد کنند. استفاده مناسب از رنگها در فضاهای شهری، میتواند به بهبود روحیه و کاهش استرس ساکنان کمک کند. به عنوان مثال، استفاده از رنگهای روشن در بیمارستانها و مراکز بهداشتی، میتواند به کاهش اضطراب بیماران کمک کند. استفاده از رنگهای تیره در فضاهای صنعتی، میتواند به کاهش خستگی و افزایش تمرکز کارگران کمک کند.
  • نور: نور نیز نقش مهمی در تنظیم ریتم شبانهروزی و خلق و خوی افراد دارد. نور طبیعی، بهترین نوع نور برای سلامتی و شادابی است. کمبود نور طبیعی، میتواند به اختلالات خواب، افسردگی، و کاهش ایمنی بدن منجر شود. نور مصنوعی، نیز میتواند تاثیرات متفاوتی بر افراد داشته باشد. نورهای سفید و روشن، میتوانند احساس انرژی و تمرکز را در افراد تقویت کنند. نورهای زرد و ملایم، میتوانند احساس آرامش و راحتی را در افراد ایجاد کنند. استفاده مناسب از نورپردازی در فضاهای شهری، میتواند به بهبود ایمنی، زیبایی، و کارایی فضاها کمک کند. نورپردازی مناسب در خیابانها و پیادهروها، میتواند به کاهش جرم و جنایت کمک کند. نورپردازی مناسب در پارکها و فضاهای سبز، میتواند آنها را در شب نیز قابل استفاده کند.

۲. معماری قدرت و مفهوم «پاناپتیکون»

معماری قدرت، به استفاده از ساختمانها و فضاهای شهری برای اعمال قدرت و کنترل اجتماعی اشاره دارد. این نوع معماری، اغلب در دوران حکومتهای اقتدارگرا و توتالیتر به چشم میخورد، اما در جوامع دموکراتیک نیز میتواند به شکلهای ظریفتری وجود داشته باشد.

  •  

شرح مختصر اندیشه قوای نظارتی در معماری (Panopticon: بنثم):

  • پاناپتیکون: پاناپتیکون، یک زندان دایرهای شکل است که توسط جرمی بنثم طراحی شده است. در مرکز زندان، یک برج قرار دارد که نگهبانان میتوانند از آنجا تمام سلولهای زندان را زیر نظر داشته باشند، بدون اینکه زندانیان بدانند که آیا در حال مشاهده شدن هستند یا خیر. این طراحی، حس دائمی تحت نظر بودن را در زندانیان ایجاد میکند و آنها را مجبور میکند تا رفتار خود را کنترل کنند. بنثم، معتقد بود که پاناپتیکون میتواند برای کنترل هر نوع جمعیتی، از جمله کارگران، دانشآموزان، و بیماران، مورد استفاده قرار گیرد.
  • اندیشه قوای نظارتی: اندیشه قوای نظارتی، به این ایده اشاره دارد که قدرت میتواند از طریق نظارت و کنترل بر رفتار افراد اعمال شود. این اندیشه، بر این فرض استوار است که افراد، زمانی که احساس میکنند تحت نظر هستند، رفتار خود را مطابق با انتظارات ناظران تنظیم میکنند. پاناپتیکون، نمونهای بارز از معماری نظارتی است که در آن، ساختار فیزیکی فضا، به کنترل رفتار ساکنان آن کمک میکند.
  •  

استفاده از برجها، دوربینها و نمادها برای تقویت کنترل جمعی و احساس تحت نظارت بودن:

  • برجها: برجها، از دیرباز به عنوان نماد قدرت و کنترل مورد استفاده قرار میگرفتهاند. برجهای بلند، به ناظران امکان میدهند تا دید وسیعی بر شهر داشته باشند و بر فعالیتهای ساکنان آن نظارت کنند. برجها، همچنین میتوانند به عنوان نماد قدرت و اقتدار حاکمان، برای ایجاد ترس و احترام در مردم مورد استفاده قرار گیرند.
  • دوربینها: دوربینهای مداربسته، به ابزاری قدرتمند برای نظارت و کنترل اجتماعی تبدیل شدهاند. نصب دوربینها در خیابانها، پارکها، و فضاهای عمومی، به پلیس و نیروهای امنیتی امکان میدهد تا بر رفتار افراد نظارت کنند و از وقوع جرم و جنایت جلوگیری کنند. با این حال، استفاده گسترده از دوربینها، میتواند به نقض حریم خصوصی افراد و ایجاد حس دائمی تحت نظر بودن منجر شود.
  • نمادها: نمادها، میتوانند برای القای ایدئولوژیهای خاص و کنترل افکار و رفتار مردم مورد استفاده قرار گیرند. استفاده از نمادهای ملی، مذهبی، یا سیاسی در فضاهای عمومی، میتواند به تقویت حس هویت جمعی و ایجاد وفاداری به نظام حاکم کمک کند. با این حال، استفاده انحصاری از نمادهای خاص، میتواند به سرکوب دیدگاههای مخالف و ایجاد قطببندی اجتماعی منجر شود.

۳. طرحریزی شهری و نظمدهی اجتماعی

طرحریزی شهری، نقش مهمی در نظمدهی اجتماعی و کنترل رفتار افراد دارد. نحوه طراحی خیابانها، میدانها، و فضاهای عمومی، میتواند به تسهیل کنترل جمعیت، مدیریت تجمعات، و جداسازی اقشار مختلف جامعه کمک کند.

  •  

خیابانبندی و شبکههای منظم برای تسهیل کنترل جمعیت:

  • شبکههای منظم: شبکههای منظم خیابانبندی، مانند شبکههای شطرنجی، به پلیس و نیروهای امنیتی امکان میدهند تا به راحتی در شهر حرکت کنند و در صورت لزوم، به سرعت در محل تجمعها حضور پیدا کنند. این شبکهها، همچنین به نیروهای امنیتی امکان میدهند تا به راحتی شهر را محاصره کنند و از فرار افراد جلوگیری کنند.
  • تأثیر بر تظاهرات: در تظاهرات و اعتراضات، شبکههای منظم خیابانبندی، به پلیس امکان میدهند تا به راحتی جمعیت را متفرق کنند و از گسترش اعتراضات جلوگیری کنند. خیابانهای مستقیم و پهن، به پلیس امکان میدهند تا از ماشینهای آبپاش و گاز اشکآور برای متفرق کردن جمعیت استفاده کنند.
  •  

توزیع نقاط تجمع شهری (میدانها، مراکز خرید) و کنترل اجتماعها:

  • میدانها: میدانها، به عنوان فضاهای عمومی، نقش مهمی در تجمع و تعاملات اجتماعی افراد دارند. دولتها میتوانند با کنترل میدانها، بر تجمعات و اعتراضات مردمی نظارت کنند و از گسترش آنها جلوگیری کنند. نصب دوربینهای مداربسته، استقرار نیروهای امنیتی، و اعمال محدودیتهای رفت و آمد، از جمله اقداماتی هستند که دولتها میتوانند برای کنترل میدانها انجام دهند.
  • مراکز خرید: مراکز خرید، به عنوان فضاهای تجاری، محل تجمع تعداد زیادی از افراد هستند. دولتها میتوانند با همکاری با مدیران مراکز خرید، بر رفتار افراد در این فضاها نظارت کنند و از وقوع جرم و جنایت جلوگیری کنند. نصب دوربینهای مداربسته، استقرار نیروهای امنیتی، و اعمال قوانین سختگیرانه، از جمله اقداماتی هستند که دولتها میتوانند برای کنترل مراکز خرید انجام دهند.
  •  

سیاستهای منطقهبندی شهر و جداسازی اقشار یا کاربریها:

  • منطقهبندی: سیاستهای منطقهبندی شهر، به دولتها امکان میدهند تا مناطق مختلف شهر را بر اساس کاربریهای مختلف (مسکونی، تجاری، صنعتی) تقسیم کنند. این سیاستها، میتوانند به جداسازی اقشار مختلف جامعه و ایجاد نابرابریهای اجتماعی منجر شوند. به عنوان مثال، تخصیص مناطق فقیرنشین به مناطق دورافتاده و فاقد امکانات رفاهی، میتواند به تشدید فقر و محرومیت در این مناطق منجر شود.
  • جداسازی: سیاستهای منطقهبندی، همچنین میتوانند برای جداسازی کاربریهای ناسازگار (مانند مناطق صنعتی و مسکونی) مورد استفاده قرار گیرند. این سیاستها، میتوانند به کاهش آلودگی هوا و صدا و بهبود کیفیت زندگی ساکنان شهر کمک کنند. با این حال، جداسازی بیش از حد کاربریها، میتواند به کاهش تعاملات اجتماعی و ایجاد حس انزوا در افراد منجر شود.

۴. ساختمانسازی و تحریک یا مهار تصمیمگیریها

معماری ساختمانها، میتواند بر رفتار و تصمیمگیریهای افراد تاثیر بگذارد. طراحی داخلی ساختمانها، نورپردازی، و استفاده از رنگها، میتوانند به تحریک یا مهار تصمیمگیریهای افراد کمک کنند.

  •  

تاثیر چیدمان داخلی ساختمانها (مانند مراکز اداری یا آموزشی) بر رفتار و بهرهوری:

  • مراکز اداری: چیدمان داخلی مراکز اداری، میتواند بر بهرهوری و رضایت شغلی کارکنان تاثیر بگذارد. فضاهای باز و منعطف، میتوانند به افزایش تعاملات و همکاری بین کارکنان کمک کنند. فضاهای ساکت و آرام، میتوانند به افزایش تمرکز و کاهش استرس کارکنان کمک کنند. نور طبیعی و تهویه مناسب، میتوانند به بهبود روحیه و سلامتی کارکنان کمک کنند.
  • مراکز آموزشی: چیدمان داخلی مراکز آموزشی، میتواند بر یادگیری و انگیزه دانشآموزان تاثیر بگذارد. کلاسهای درس روشن و پرنور، میتوانند به افزایش تمرکز و کاهش خستگی دانشآموزان کمک کنند. فضاهای بازی و تفریحی، میتوانند به افزایش خلاقیت و تعاملات اجتماعی دانشآموزان کمک کنند. کتابخانهها و فضاهای مطالعه آرام، میتوانند به افزایش یادگیری و تمرکز دانشآموزان کمک کنند.
  •  

استفاده از معماری برای ایجاد حس تعلق یا بیگانگی:

  • حس تعلق: معماری ساختمانها میتواند به ایجاد حس تعلق در افراد کمک کند. استفاده از مصالح محلی، طراحی متناسب با فرهنگ و سنتهای بومی، و ایجاد فضاهای عمومی صمیمی، از جمله اقداماتی هستند که میتوانند به تقویت حس تعلق در افراد کمک کنند.
  • حس بیگانگی: معماری ساختمانها همچنین میتواند به ایجاد حس بیگانگی در افراد منجر شود. استفاده از مصالح ناآشنا، طراحی غیرمتناسب با فرهنگ و سنتهای بومی، و فقدان فضاهای عمومی صمیمی، از جمله عواملی هستند که میتوانند به تقویت حس بیگانگی در افراد کمک کنند.

۵. شهر هوشمند و کنترل دیجیتال

شهرهای هوشمند، از فناوریهای دیجیتال برای بهبود کیفیت زندگی شهروندان و افزایش کارایی خدمات شهری استفاده میکنند. با این حال، استفاده گسترده از فناوریهای دیجیتال در شهرها، میتواند به افزایش نظارت و کنترل بر رفتار شهروندان منجر شود.

  •  

ردیابی دیجیتال رفتار شهروندان (استفاده از دوربینها، اینترنت اشیاء، بیگ دیتا):

  • دوربینها: دوربینهای مداربسته، به ابزاری قدرتمند برای ردیابی رفتار شهروندان تبدیل شدهاند. نصب دوربینها در خیابانها، پارکها، و فضاهای عمومی، به پلیس و نیروهای امنیتی امکان میدهد تا بر فعالیتهای افراد نظارت کنند و از وقوع جرم و جنایت جلوگیری کنند.
  • اینترنت اشیاء (IoT): اینترنت اشیاء، به شبکهای از دستگاهها و سنسورها اشاره دارد که میتوانند دادههای مختلفی را جمعآوری و تبادل کنند. استفاده از سنسورها در خیابانها، ساختمانها، و وسایل نقلیه، به دولتها امکان میدهد تا اطلاعات دقیقی در مورد رفتار شهروندان جمعآوری کنند.
  • بیگ دیتا (Big Data): بیگ دیتا، به حجم عظیمی از دادهها اشاره دارد که میتوانند برای تحلیل و پیشبینی رفتار شهروندان مورد استفاده قرار گیرند. جمعآوری دادهها از منابع مختلف (مانند دوربینها، اینترنت اشیاء، و شبکههای اجتماعی)، به دولتها امکان میدهد تا الگوهای رفتاری شهروندان را شناسایی کنند و بر اساس آن، سیاستهای خود را تنظیم کنند.
  •  

تأثیر خدمات شهری هوشمند بر تصمیمگیریها و سبک زندگی:

  • هدایت ترافیک: سیستمهای هوشمند هدایت ترافیک، میتوانند به کاهش ترافیک و آلودگی هوا کمک کنند. با این حال، این سیستمها، همچنین میتوانند برای هدایت شهروندان به مسیرهای خاص و جلوگیری از تجمع آنها در مناطق خاص مورد استفاده قرار گیرند.
  • مدیریت انرژی: سیستمهای هوشمند مدیریت انرژی، میتوانند به کاهش مصرف انرژی و هزینههای مربوطه کمک کنند. با این حال، این سیستمها، همچنین میتوانند برای کنترل مصرف انرژی شهروندان و اعمال محدودیتهای خاص مورد استفاده قرار گیرند.
  • خدمات بهداشتی: سیستمهای هوشمند ارائه خدمات بهداشتی، میتوانند به بهبود سلامت و رفاه شهروندان کمک کنند. با این حال، این سیستمها، همچنین میتوانند برای جمعآوری اطلاعات پزشکی شهروندان و نظارت بر سلامت آنها مورد استفاده قرار گیرند.

۶. ابعاد روانشناسی محیطی

روانشناسی محیطی، به بررسی تاثیرات محیط فیزیکی بر رفتار و سلامت روان افراد میپردازد. منظر شهری، صداها، و بوها، از جمله عواملی هستند که میتوانند بر احساسات، افکار، و رفتار افراد تاثیر بگذارند.

  •  

نقش منظر شهری، صداها و بوها در شکلدهی احساسات و افکار:

  • منظر شهری: منظر شهری، شامل تمام عناصر بصری محیط شهری (مانند ساختمانها، خیابانها، پارکها، و فضاهای سبز) است. منظر شهری میتواند تاثیر عمیقی بر احساسات و افکار افراد داشته باشد. یک منظر شهری زیبا و منظم، میتواند احساس آرامش و شادی را در افراد تقویت کند. یک منظر شهری زشت و آشفته، میتواند احساس استرس و افسردگی را در افراد افزایش دهد.
  • صداها: صداها، نقش مهمی در تجربه زیستی افراد در شهر دارند. صداهای آرامشبخش (مانند صدای آب، صدای پرندگان، و صدای موسیقی ملایم)، میتوانند احساس آرامش و شادی را در افراد تقویت کنند. صداهای آزاردهنده (مانند صدای ترافیک، صدای ساخت و ساز، و صدای آژیر)، میتوانند احساس استرس و اضطراب را در افراد افزایش دهند.
  • بوها: بوها، نیز میتوانند تاثیر عمیقی بر احساسات و خاطرات افراد داشته باشند. بوهای خوشایند (مانند بوی گل، بوی قهوه، و بوی نان تازه)، میتوانند احساس شادی و سرزندگی را در افراد تقویت کنند. بوهای ناخوشایند (مانند بوی زباله، بوی فاضلاب، و بوی دود)، میتوانند احساس انزجار و ناراحتی را در افراد افزایش دهند.
  •  

تاثیر تنوع یا یکنواختی فضاها بر خلاقیت یا سرکوب ذهن:

  • تنوع: تنوع فضایی، به وجود فضاهای مختلف و متنوع در شهر اشاره دارد. فضاهای متنوع، به افراد امکان میدهند تا تجربیات مختلفی را کسب کنند و خلاقیت خود را پرورش دهند. فضاهای سبز، فضاهای هنری، فضاهای ورزشی، و فضاهای تفریحی، از جمله فضاهایی هستند که میتوانند به افزایش تنوع فضایی در شهر کمک کنند.
  • یکنواختی: یکنواختی فضایی، به فقدان تنوع و گوناگونی در شهر اشاره دارد. فضاهای یکنواخت، میتوانند به سرکوب ذهن و کاهش خلاقیت افراد منجر شوند. ساختمانهای یکسان، خیابانهای مستقیم و طولانی، و فضاهای عمومی بدون جذابیت، از جمله عواملی هستند که میتوانند به ایجاد یکنواختی فضایی در شهر کمک کنند.

۷. نمونههای تاریخی و معاصر

مطالعه نمونههای تاریخی و معاصر، میتواند به درک بهتر تاثیر ساختمانسازی و شهرسازی بر کنترل مغزها و انسانها کمک کند.

  •  

طراحی ساختمانها و شهرهای بزرگ در دوران حکومتهای اقتدارگرا (مانند شوروی، نازیها):

  • معماری شوروی: معماری شوروی، به معماری دوران حکومت شوروی سابق اشاره دارد. این معماری، اغلب با ساختمانهای بزرگ و باشکوه، استفاده از مصالح ارزان قیمت، و تاکید بر نمادهای سیاسی و ایدئولوژیک مشخص میشود. معماری شوروی، به منظور القای قدرت و عظمت حکومت و القای ایدئولوژی کمونیسم به مردم طراحی شده بود.
  • معماری نازیها: معماری نازیها، به معماری دوران حکومت نازی آلمان اشاره دارد. این معماری، اغلب با ساختمانهای عظیم و سنگین، استفاده از مصالح گران قیمت، و تاکید بر نمادهای قدرت و نظامیگری مشخص میشود. معماری نازیها، به منظور القای قدرت و برتری نژاد آریایی و القای ایدئولوژی ناسیونال سوسیالیسم به مردم طراحی شده بود.
  •  

نمونههای معاصر شهرهای هوشمند در آسیا و اروپا:

  • سئول، کره جنوبی: سئول، به عنوان یکی از شهرهای هوشمند پیشرو در جهان، از فناوریهای دیجیتال برای بهبود کیفیت زندگی شهروندان و افزایش کارایی خدمات شهری استفاده میکند. سیستمهای حمل و نقل هوشمند، مدیریت انرژی هوشمند، و خدمات بهداشتی هوشمند، از جمله خدماتی هستند که در سئول ارائه میشوند.
  • آمستردام، هلند: آمستردام، به عنوان یکی از شهرهای پایدار پیشرو در جهان، از رویکردهای نوآورانه برای کاهش آلودگی هوا، ترافیک، و مصرف انرژی استفاده میکند. سیستمهای دوچرخهسواری هوشمند، مدیریت پسماند هوشمند، و ساختمانهای سبز، از جمله اقداماتی هستند که در آمستردام انجام میشوند.

۸. راهکارها و هشدارها

برای جلوگیری از سوءاستفاده از ساختمانسازی و شهرسازی برای کنترل مغزها و انسانها، لازم است آگاهی عمومی را افزایش داد و مشارکت شهروندان را در فرایند سیاستگذاری شهری و طراحی فضاها تقویت کرد.

  •  

اهمیت آگاهی عمومی نسبت به تاثیرات روانی شهرسازی:

  • آموزش: آموزش عمومی در مورد تاثیرات روانی شهرسازی، میتواند به شهروندان کمک کند تا از تاثیرات محیط فیزیکی بر رفتار و سلامت روان خود آگاه شوند. این آگاهی، میتواند به شهروندان کمک کند تا تصمیمات آگاهانهتری در مورد محل زندگی، نحوه رفت و آمد، و فعالیتهای خود در شهر بگیرند.
  • رسانهها: رسانهها میتوانند نقش مهمی در افزایش آگاهی عمومی در مورد تاثیرات روانی شهرسازی ایفا کنند. انتشار مقالات، گزارشها، و برنامههای تلویزیونی در مورد این موضوع، میتواند به شهروندان کمک کند تا از اهمیت طراحی شهری مناسب برای سلامت روان خود آگاه شوند.
  •  

لزوم مشارکت شهروندان در فرایند سیاستگذاری شهری و طراحی فضاها:

  • مشاوره: مشورت با شهروندان در فرایند سیاستگذاری شهری و طراحی فضاها، میتواند به اطمینان از این امر کمک کند که نیازها و خواستههای شهروندان در نظر گرفته شده است. برگزاری جلسات مشاوره، نظرسنجیها، و کارگاههای آموزشی، از جمله راههایی هستند که میتوان از طریق آنها با شهروندان مشورت کرد.
  • نمایندگی: نمایندگی شهروندان در نهادهای تصمیمگیری شهری، میتواند به اطمینان از این امر کمک کند که منافع شهروندان در نظر گرفته شده است. انتخاب نمایندگان مردمی، تشکیل شوراهای محلی، و مشارکت شهروندان در پروژههای شهری، از جمله راههایی هستند که میتوان از طریق آنها نمایندگی شهروندان را تقویت کرد.

نتیجهگیری:

ساختمانسازی و شهرسازی، فراتر از پاسخ به نیازهای مادی، میتواند ابزار هدایت و کنترل افکار و رفتارها باشد. افزایش آگاهی و مطالعات بینرشتهای در این حوزه، کلید جلوگیری از سوءاستفادههای بالقوه است. طراحی فضاهای شهری باید با در نظر گرفتن نیازهای روانی و اجتماعی انسانها صورت گیرد تا به ارتقاء کیفیت زندگی و سلامت روان آنها کمک کند. مشارکت فعال شهروندان در فرایند طراحی و سیاستگذاری شهری، ضروری است تا اطمینان حاصل شود که شهرها به فضاهایی انسانی و عادلانه تبدیل میشوند.

منابع:

  1. Foucault, M. (1977). Discipline and Punish: The Birth of the Prison.
  2. Gehl, J. (2010). Cities for People.
  3. Jacoby, R. (2008). Architecture of Control.
  4. UCL. (2022). Urban Design and Mental Health. https://urbandesignmentalhealth.com
  5. آقاجانی، مصطفی و مؤمنی، علی (۱۴۰۰). «تاثیر کالبد شهر بر روان»، فصلنامه معماری و شهرسازی ایران.
۵
از ۵
۲ مشارکت کننده
سبد خرید